سه‌شنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۸۷

بی سانسور

یک روزی دوست داشتم یک آزمایشگاه داشتم با تمام امکانات تا بتوانم تمام وقتم را مطالعه و تحقیق کنم.یک روزی دوست داشتم روی طرحهایم آنقدر کار کنم تا بتوانم جایزه نوبل را بگیرم.یک روزی دوست داشتم یک لباس غواصی بگیرم و ساعتها زیر آب بی آنکه مزاحم باشم ناظر باشم بی نظر.یک روزی دوست داشتم....
من یک انسانم با همه ی آرزوهایم , غرایزم , آرمانهایم , ایدئالهایم.من حتی میتوانم روزی یک انسان را بکشم یا یک جاندار.
من هم یک انسانم که گاهی متنفر میشوم , خشمگین , غمگین , شاد ...
من هم گاهی دوست دارم بهترین شرایط مالی را داشته باشم.قدرت , شهرت و همه ی آنچه را که یک انسان میتواند بخواهد.
دوست داشتم میتوانستم خود را بفریبم.نه فریب نه , چرا که شاید آنچه را که من فریب میدانم حقیقتی درست باشد.
کم کم همه چیز رنگ میبازد به هر آنچه که دست میزنی پودر میشود.
روزی اصولی را برای خود ساختم که اگر آنها تمام سهم های به ظاهر شاد زندگیم را بگیرند باکی نیست.
همیشه حتی اگر در نهایت دقت هم باشیم خود را میپیچانیم در ورای همه ی این پیچشها اصولهایی هستند که هیچ گاه تغییر نمیکند.اصولهایی که به ما میفهمانند چه میخواهیم.
شاید دیدن راه رفتن یک سرگین غلطان آنقدر مرا شاد کند که داشتن بهترین امکانات نه.
شاید باید تمام تخصصهایم را کنار گذارم شاید از خانواده جدا شوم شاید داخل یک رستوران کار بگیرم شاید به صلیب سرخ یا امداد گران بدون مرز بپیوندم.حتی از اینکه احساس کنم میخواهم مفید باشم حالم بهم میخورد.حتی رضایت نیز حالم را بهم میزند.از اینکه دارم رها میشوم احساس خوبی دارم و از اینکه احساس خوبی داشته باشم حالم بهم میخورد.
شاید زیاد خوابیده ام یا نخوابیده ام , شاید غذا زیاد خورده ام یا شاید نخورده ام , شاید غمگین هستم شاید شاد , شاد خسته. اندیشه هایی هست که با تمام احوالاتم تغییر نمیکنند و میدانم کدام موسیقی ترنم مرا, تنها مرا مینوازد.
هنوز میبایست رنگ ببازند و رنگ ببازم. هنوز میبایست یاد بگیرم که بی واژه معنا باشم.هنوز میبایست یاد بگیرم .هنوز بی آنکه باشم میگویم.هنوزبیش از آنچه را که باید , برای از دست دادن دارم.

۱ نظر:

ME گفت...

مثل اینکه ماه بهمن خیلی تاثیر گذاشته و کم کم دارید متحول می شید حتی لحن نوشته ها هم همین طور انگار که این روزها بی نهایت با افکار خودتون درگیرید به هر حال این چیزهایی که ازشون نوشتید خیلی خوبه یعنی اگه آخرش به یه آزادی درونی برسه واقعا خوبه