برای چشمی که نمی بیند فرقی بین نگاهها نیست برای گوشی که نمی شنود فرقی بین صداها نیست و ........
داخل فیلمی به اسم heat یک صحنه هست که شهر نیویورک را از دور نشان میدهد بعد کم کم دوربین نزدیک میشه آنقدر نزدیک که گوشه ی یک کوچه ی تاریک تمام کادر دوربین را پر میکند در آنجا اتفاقی در حال به وقوع پیوستن است.
وقتی نزدیک شوی متوجه میشی در هر گوشه ی دنیا , در این نزدیکی , شاید چند متر آنسوتر یا شاید زیر پاهایمان اتفاقی دارد می افتد.
تولد , زندگی , پدر , مادر , دوست , خانواده ,عشق , ازدواج , فرزند , تعهد , کار , جامعه , فقر .... و مرگ . اینها همه کلماتی هستند که بارها و بارها شنیده ایم معنایش را میدانیم یا حداقل ادعا میکنیم که میدانیم. برای همه یشان چارچوبهایی داریم و فکر میکنیم این شناخت کمک میکند که در مواجهه با آنها هراسان یا شگفت زده نشویم.
تنها کافیه یک دوربین یک اتفاق را بزرگ جلوی چشمانمان قرار دهد آنوقت همه میگوییم وای... مگر میشه؟
حتما باید یک دوربین زندگیمان را به ما نشان دهد تا بعد بگوییم وای ..اون کجا بود که من ندیدم؟
آری ما به غیر از آنچه را که میخواهیم دگر را نمیبینیم , نمیشنویم , لمس نمیکنیم , نمیچشیم , نمیبوییم و در انتها نمیفهمیم.
اگر کسی بارها برایمان صحبت کند گویی که نشنیدیم کافیست آنرا ضبط کند و به ما دهد.
اگر کسی بزرگترین گذشتها و لطفها را در حقمان کند نمیبینیم کافیست به ما بگوید دوستت دارم.
انسانهای کد گذاری شده ,علامت گذاری شده , تیپها.
خوب من الان جزو کدام تیپ به حساب میام؟؟ وبلاگ نویس از همه جا بی خبر..یا وبلاگ نویس پای گود نشسته میگه لنگش کن.شاید هم گرسنگی نکشیدم تا این حرفها از یادم برود.حرف شما صحیح آیا حرف من نا صحیح؟
حتما باید فلان خواننده ی مورد علاقه یمان برای کاهش مثلا فقر کنسرت بذاره تا یادمان بیاد که .....
صحبت سر کور بودن و کر بودنمان برای فهمیدن دروغین و غیر واقعی بودن همه ی آن ارزشها,خویها,زیباها و اهدافیست که ما را از زندگی واقعی جدا کرده اند.
شاید بهتر باشد حداقل اندکی حواسمان را بدون پیش فرض رها کنیم تا بفهمیم که چه مقدار در توهم زندگی میکنیم.
.................................
خود سانسوری داره خفم میکنه.
۱ نظر:
نه سینیور اتفاقا حرفتون کاملا صحیحه
همه تو توهمیم مشکل اینه که همه شبیه هم شدیم کمتر پیش میاد که خودمون برای زندگی خودمون یه معیار هایی داشته باشیم خوبمون همونه که گروه آدمهای مورد تائید میگن و بدمون اونیه که گروه آدمهای مورد انزجار میگن
در ضمن خودسانسوری زیادم خوب نیست فوقش به یکی دو نفر بربخوره و بیان بگن چرا اینو گفتی ولی بهتره شما حرف خودتو بزنی
ارسال یک نظر