یکشنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۷

خارج از محدوده


دیشب فیلمی درباره ی عمرخیام تماشا کردم که بازی و ساختار ضعیفی داشت.نمی توان بیش از این توقع داشت. برای ایرانیان خارج از ایران همین مقدار هم قابل قبول است.
آنچه که بیش از همه مورد توجه من قرار گرفت این بود که فیلم در رابطه با عمر خیام  شخصیت مورد علاقه ی من بود کسی که براستی خرد را سر لوحه ی زندگی قرار داد.
انسانها برداشت متفاوتی از خرد دارند اما آنچه که مد نظر من است آن نیست که زائیده ی اندیشه باشد خرد ارتباطی به پیدایش موجودی بنام انسان ندارد و در کل جزئیات عالم مستتر است. تنها زمانی که انسان از آن استفاده میکند علم ,تکنولوژی,هنر,معرفت و اخلاقیات شکل میگیرد.
من بی میه ناب زیستن نتوانم         بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده ی آن دمم که ساقی گوید     یک جام دگر بگیرو من نتوانم  (خیام)
این اواخر چند موضوع باعث شد که یاد یکی از دست نوشته هایم بیافتم.
.......................................................................
ساقی پیاله ای دیگر بده
مرا اندیشه ایست در ذهن که حضور را توان فهم آن نیست
چگونه میتوان عاشقانه زیست وقتی که هنوز میترسیم یکدیگر را در آغوش کشیم
آنجا که آغوش سخن می گوید واژه بی معناست
ساقی پیاله ای دیگر بده
خواهم که هر تکه از قضاوتم اسیر پیاله ای شود
آنجا که فهمیدن وجود دارد قضاوت بی معناست
ساقی پیاله ای دیگر بده
باور دارم آن موسیقی را که کائنات را به رقص آورد
بیا با هم برقصیم دیگر چه فرق میکند تو که هستی یا من که هستم
ساقی پیاله ای دیگر بده
به گرد خویش میچرخم
زمین و آسمان و هر آنچه که اطرافم است در هم  فرو میروند
رنگارنگ بی آنکه رنگی دیده شود
ساقی پیاله ای دیگر بده
من عاشق به پیاله ی آخرم

۴ نظر:

ME گفت...

واوو چه جالب دیروز با دوستهام داشتیم در موید خیام بحث می کردیم یکی برای دوستمون دو تا رباعی از خیام نوشته بود براش تفسیر می کردیم نمی دونم میشه گفت از مولانا بیشتر دوستش دارم یا نه ولی فوق العاده است تمام این چیزهایی هم که نویسنده های جدید در مورد نیروی حال و زندگی در لحظه و این چیزها می نویسن رو قبلا خیام یه جا گفته بود.

ME گفت...

چه جالب من نمی دونستم این وبلاگ خواهرتونه خیلی جالب بود مثل اینکه خواهرتون تو وبلاگ نویسی خیلی با سابقه تر از شماست شعرهای جالبی داره

ناشناس گفت...

عمر خیام نیز یکی از شاعران مورد علاقه من است.
اما شعر شما بسیار زیباست و میتونم بگم تونستم تا حدودی احساس شما رو درک کنم.
خوبه که از اشعارتون دوباره بذارید.

ناشناس گفت...

سهیک
بهمن گرامی بادرودی گرم

خیام گرچه کم گفت اما گزیده گفت

براستی که هرکدام از این بزرگان درجایگاه خویش بی همتاهستند ولی افسوس که کم تر قدر می شناسیم

موفق باشی